جدول جو
جدول جو

معنی گرد دندان - جستجوی لغت در جدول جو

گرد دندان(گَ دِ دَ)
گردی که مخصوص دندان است. گردی که برای شستن و یا درمان دندانها به کار رود
لغت نامه دهخدا
گرد دندان
بخیل خسیس دندان گرد
تصویری از گرد دندان
تصویر گرد دندان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گِ دَ)
دندان گرد. بخیل. خسیس. لئیم
لغت نامه دهخدا
(چِ کِ دَ)
کثافت دندان. بار دندان. جرم دندان. طلم. طلی ّ. (منتهی الارب). رجوع به چرک شود
لغت نامه دهخدا
(گِ رِهْ بَ)
سالگره. (آنندراج). جشن تولد سالیانه:
دلگشائی این گره بندان
گره از کار روزگار گشاد.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُ دَ)
انسان یا حیوانی که دندان او به گراز ماند. آنکه دندانهای بزرگ و دراز دارد. آنکه دندانهای سخت دراز دارد:
گاومیشی گرازدندانی
کاژدها کس ندید چندانی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(خِ رَدْ، دَ)
دندان عقل: از پس طواحن چهار دندان دیگر است دو زیر و دو زبر از هر سویی یکی آنرا خرددندان گویند که از پس رسیدگی برآید و بعض مردمان را این چهار دندان بازپسین نباشد و برنیاید و از برناآمدن از او در خرد هیچ نقصانی نیاید. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). و خرددندانها را بعضی بوده که بیخ ها به چهار شاخ باشد و بوده که به سه شاخ باشد و باشد که به دو شاخ. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
(خُرْدْ، دَ)
ریزه دندان. (یادداشت بخط مؤلف). اکس. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(گِ شَ)
دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز، واقع در8هزارگزی شمال دهدز. هوای آن کوهستانی و معتدل و دارای 97 تن جمعیت است. آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گراز دندان
تصویر گراز دندان
آنکه دندانهای بزرگ و دراز دارد
فرهنگ لغت هوشیار
جشن تولد سالیانه سالگره: دلگشایی این گره بندان گره از کار روزگار گشود. (ظهوری)
فرهنگ لغت هوشیار
حرکت کننده دورانی دوار: گرد آفاق گشته چون پرگار گرد گردان زحرص دایره وار. (حدیقه)، چرخاننده دوران دهنده
فرهنگ لغت هوشیار